قالب رضا قالب رضا بایگانی بهمن ۱۳۹۴ :: دلنوشته های یک خبرنگار

دلنوشته های یک خبرنگار

Reputation of a reporter
دلنوشته های یک خبرنگار

قبل از آنکه کسی یا چیزی باشم گدا و گریه کن در خانه اهل بیتم و به این موضوع افتخار می کنم...
خبرنگارم (!) و در این وبلاگ بیش از آنکه به مسائل سیاسی، فرهنگی و یا اعتقادی بپردازم به روحیات و احوال درونی ام خواهم پرداخت...

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

عملیات یا اطلاعات...

پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۱۷ ق.ظ

اولی: تفاوت میان کار اطلاعاتی و کار نظامی عملیاتی چیست؟

دومی: در اطلاعات نیرو متکی به خود، صاحب نگاه و تحلیل و البته بصیر می شود و قادر است خوب را از بد تشخیص دهد و به موقع برای اقدام مناسب تصمیمی گیری کند؛ البته نیروی اطلاعاتی باید نیروی عملیاتی خوبی هم باشد. عملیات مستلزم اطلاعات است و اگر اطلاعات نباشد، کار عملیاتی ناقص خواهد بود.

اولی: در کار عملیاتی نتیجه نمایش داده می شود و همه آن را می بینند؛ اما در کار اطلاعاتی نه تنها نتیجه را کسی نمی بیند بلکه نتیجه کارشان به اسم عملیاتی ها ثبت می شود.

دومی: نیروی اطلاعاتی برای اینکه کارش دیده شود کار نمی کند و برای همین است که به او می گویند سرباز گمنام. او فقط به دنبال انجام وظیفه اش است. او یاد گرفته است در گوشه ای بی سر و صدا، ساکت و البته مخفیانه کار کند.


پ.ن: گزارشی از بحثی دوستانه میان یک نیروی اطلاعاتی و یک نیروی عملیاتی (غافل از حضور یک خبرنگار)

پ.ن2: نیروی عملیاتی خوب نتونست از عملیات دفاع کنه

پ.ن3: این نیروهای اطلاعاتی و عملیاتی هستند که در کنار یکدیگر امنیت را برای ما به ارمغان آورده اند و بنده به شخصه دست بوس تمامی این عزیزانم...

  • امید شریفی

ایستاده در غبار

پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۵۹ ق.ظ

ایستاده در غبار

را هم دیدم و واقعا غافلگیر شدم.

این فیلم روایتی است متفاوت و نو از زندگی جاوید الاثر احمد متوسلیان، احمد متوسلیانی که هنوز هم برای خیلی از عاشقان جهاد و مبارزه اسطوره ای تکرار نشدنی است...


پ.ن: یکی از دوستام اعتقاد داره که بعضی آدما ها در این دنیا مامورند؛ آمده اند وظیفه ای را انجام دهند و بازگردند و برای حرفش شهدا رو مثال می آورد. به نظر من احمد متوسلیان ماموری بود تا بیایید و کاری انجام دهد که از دید خیلی از ماها نشدنی است.

پ.ن2: علاقه ام به احمد متوسلیان بیشتر شده است...

  • امید شریفی

بادیگارد

يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۵۵ ق.ظ

دیروز تحت هر شرایطی بود نشستیم به دیدن فیلم سینمایی بادیگارد ساخته ابراهیم حاتمی کیا


بادیگارد

فوق العاده بود...



پ.ن: سیاسی کاری انجام گرفته در جشنواره فیلم فجر و حذف فیلم سینمایی بادیگارد نمونه بارزی از نگاه دولت تدبیر و امید به عرصه فرهنگ است، نگاهی که در آن تنها شبه روشنفکران ارزش ستیز جای دارند و جایی برای آرمان های دینی و انقلابی نیست...

پ.ن2: آدمی تنها آنجا می تواند «نزلت انفسهم منهم فی البلا کالتی نزلت فی الرخاء ـ خطبه متقین» در بلا و سختی و راحتی و آسایش حالتی یکسان داشته باشد که تکلیف گرا باشد...

پ.ن3: فیلم رو نبینید از دستتون رفته

  • امید شریفی

ما هم آمده بودیم...

شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۴:۱۰ ب.ظ




  • امید شریفی

آیت الله حق شناس: باید دید علم دست کیست

چهارشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۵:۱۶ ب.ظ
سخنان حضرت آیت الله حق شناس در خصوص مقام معظم رهبری را از اینجا می توانید ببینید...
  • امید شریفی

آوارگی میان عقل و عشق

چهارشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۴:۳۸ ب.ظ

جاذبه خاک به ماندن می‌خواند و آن عهد باطنی به رفتن! عقل به ماندن می‌خواند و عشق به رفتن! و این دو را خدا آفریده است تا وجود انسان در حیرت و آوارگی میان عقل و عشق معنا شود!

سید شهیدان اهل قلم، شهید سید مرتضی آوینی

  • امید شریفی

من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست

سه شنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۵۰ ق.ظ

بال هایم هوس با تو پریدن دارد

بوسه بر خاک قدم‌های تو چیدن دارد

من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست

و از آن روز سرم میل بریدن دارد

غالبا آن گذری که خطرش بیشتر است

می‌شود قسمت آنکه جگرش بیشتر است

قیمت عبد به افتادن در سجادست

سنگ فرشی حرم دوست زرش بیشتر است

خانه‌ای است در این جا که کریم از همه

سر این کوچه اگر رهگذرش بیشتر است

دل ما سوخت در این راه ولی ارزش داشت

هر که اینگونه نباشد ضررش بیشتر است

بی سبب نیست که آواره هر دشت شدیم

هر که عاشق شود اصلا سفرش بیشتر است

هر گدایی برسد لطف که دارد اما

به گدایان برادر نظرش بیشتر است

ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺧﺪﯾﺠﻪ ﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﻣﺎ ﺩﯾﺪﯾﻢ

ﺩﺭ ﺟﻤﺎﻟﺶ ﻛﻪ ﺟﻼ‌ﻝ ﭘﺪﺭﺵ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ

وسعت روح بدن را به فنا می‌گیرد

غیر زینب چه کسی درد سرش بیشتر است

 

پ.ن: بعضی وقت ها چند بیت شعر تمام آن چیزی است که گفتن ش ساعت ها طول می کشد؛ حرف هایی که بیان شان برایت سخت است... 

  • امید شریفی

نقاب

دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۴:۲۷ ب.ظ

ای کاش می شد نقاب از چهره بعضی ها برداشت و ذات کثیف شون رو به نمایش گذاشت تا همه بفهمند با چه جانوری طرف اند...




پ.ن: شاید یه روزی لب باز کنم...

پ.ن2: شاید اونجوری که نشون میدم خوب نباشم اما به بعضی چیزایی که ازشون دم میزنم یا خودم معتقد بهش نشون میدم واقعا اعتقاد دارم...

  • امید شریفی

خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود

شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۳:۴۵ ب.ظ

در بیان حال ما باید بسنده کرد به این شعر از مقام معظم رهبری که:


خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشود
خدا کند که نیفتد کسی زچشم نگار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود
جواب ناله ی ما را نمی دهد *دلبر*
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود
شنیده ام که ازاین حرف یار خسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشود
*مریض عشقم* و من را طبیب لازم نیست
خدا کند که مریضی من دوا نشود
  • امید شریفی

بگذار و بگذر این همه  گفت و شنود را
کی می کنیم ریشه آل سعود را

یارب به حق ناقه صالح عذاب کن
نسل به جای مانده قوم ثمود را

افتاده دست ابرهه ها خانه خدا
سجیل کو که سر شکند این جنود را

چیزی به غیر وهن ندارد نمازشان
باید شکست بر سر آنها عمود را

ای واجب الوجود ز لوث وجودشان
کی پاک می کنی همه مُلک وجود را

انکار می کنند هرآنچه که بوده را
اصرار می کنند هر آنچه نبود را

جده، یمن، مدینه، غدیر، از قدیم ها
این قوم می خرند تمام شهود را

در آن زمین که نام علی گل نمی کند
هرگز مجوی مدفن یاس کبود را

کو وارث کسی که در قلعه کنده است
تا بشکند دوباره غرور یهود را

اسپند روز آمدنش کور میکند
یک صبح جمعه چشم بخیل و حسود را

خانم عطیه سادات حجتی
  • امید شریفی