قالب رضا قالب رضا فرمانده، بمیرم و شما بر زِبَر تخت نباشی :: دلنوشته های یک خبرنگار

دلنوشته های یک خبرنگار

Reputation of a reporter
دلنوشته های یک خبرنگار

قبل از آنکه کسی یا چیزی باشم گدا و گریه کن در خانه اهل بیتم و به این موضوع افتخار می کنم...
خبرنگارم (!) و در این وبلاگ بیش از آنکه به مسائل سیاسی، فرهنگی و یا اعتقادی بپردازم به روحیات و احوال درونی ام خواهم پرداخت...

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

فرمانده، بمیرم و شما بر زِبَر تخت نباشی

سه شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۳، ۰۹:۲۶ ق.ظ

فرمانده، بمیرم و شما بر زِبَر تخت نباشی

مشغول مداوای بسی ساده و یا سخت نباشی

من حاضرم هر روز کفن پوش شوم لیک امیرم

حتی تو برای نفسی داخل این رخت نباشی



پ.ن 1: شاید باورتون نشه، ولی از ساعتی که شنیدم حضرت آقا عمل جراحی کردن با حالی که میدونم این عمل چیزی نیست، ولی حسابی به هم ریختم و حالم گرفته است. دوست داشتم این مریضی برای من یا حتی خانواده ام بود ولی حضرت آقا لحظه ای رنج و درد رو احساس نمی کردند...

پ.ن 2: دیشب تو خونه ما هیچ کس دل و دماغ نداشت و بر خلاف همیشه هر کی یه گوشه نشسته بود و سرش تو کار خودش بود...

پ.ن 3: دیشب تنها شبی بود که عیال با دیدن اخبار مخالفت نکرد تا جایی که برای اطلاع از حال حضرت آقا و دیدن دوباره ایشون تمامی برنامه های اخبار شب گذشته رو دیدیم...


  • امید شریفی

نظرات (۳)

خیـال روی تــــو در هـر طـریـق هَمرَه مـاست  ***  نسیـم موی تــــو پیـوند جان آگه ماست

بـه رَغـمِ مُـدعیـــانـی کـه مَنـعِ عـِــــشق کـُنند  ***  جـمــال چـهـره تــــو حُجت موجه ماست

 

بِأبی أنتَ و اُمّی و نَفسی...

یا مَن إسمه دوا و ذکره شفاء، خُــــدآیـآ از عمر ما بِکاه و به عمر عزیز دلـــمان بیافزا

پاسخ:
ان شاء الله
بیشتر از پیش فهمیدم زندگیم به لبخندشون بنده....
پاسخ:
دقیقا
سلام
خداقوت
سالم باشید و حاجت روا

به امید شفای عاجل و کامل مقتدامون
پاسخ:
 ان شاء الله
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی