قالب رضا قالب رضا بایگانی فروردين ۱۳۹۳ :: دلنوشته های یک خبرنگار

دلنوشته های یک خبرنگار

Reputation of a reporter
دلنوشته های یک خبرنگار

قبل از آنکه کسی یا چیزی باشم گدا و گریه کن در خانه اهل بیتم و به این موضوع افتخار می کنم...
خبرنگارم (!) و در این وبلاگ بیش از آنکه به مسائل سیاسی، فرهنگی و یا اعتقادی بپردازم به روحیات و احوال درونی ام خواهم پرداخت...

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۲۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

من در پل صراط

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۲۱ ب.ظ

من به عنوان یه محب اهل بیت که هم اکنون در ایران زندگی می کنم در قیامت جلوی چند نفر را خواهم گرفت؛ اگر بتوانم...

اولین این افراد خانواده شیرازی است که به اسم شیعه دارن آسیاب دشمن رو آبیاری می کنن...

حضرت زهرا جوابشون رو بده...

ما شکایت ذریه زهرا (س) را به غیر از پیش خود حضرتش پیش کسی نمی بریم...

نمی دونم جواب خون این همه شیعه رو چطور میخوان بدن...

خدایا هدایتشون کنه و اگه قابل هدایت نیست خوار و ذلیل و رسوا بشن و بعد هم نابود.

به حق امیرالمومنین...

  • امید شریفی

چ

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۳، ۱۰:۰۰ ق.ظ

دیروز به همراه دوستان به تماشای فیلم "چ" نشستیم.

فیلم عالی ساخته شده است...

اما به نظر من چمران به نمایش گذاشته شده در این فیلم به قول اصغر وصالی (در فیلم) بیشتر چمران بازرگان بود تا چمران [امام] خمینی...

 

به نظر من حقیر، دوستان و نزدیکان چمران می بایست در مورد چمران فیلم چ نظر بدهند و بگویند آیا چمران اینگونه بوده و یا به دلیل نمایش بخشی کوچکی از زندگی جمران چهره اش اینگونه به نمایش در امده است...

 

در هر صورت من در این فیلم نه چمران مبارز را دیدم و نه چمران عارف را...

  • امید شریفی

یارانه مرا قطع کنید ...

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۴۷ ق.ظ

من در آمدم بین 600 تا یک میلیون تومان است

راستش را بخواهید در سال گذشته بالای 900 هزار تومان حقوق نگرفته ام...

همسرم هم شکر خدا خانه دار است...

شغل دومی هم ندارم...

اجاره بها و سود سهام و سود بانکی و ... هم نمی گیرم...

ولی بذارید یه حساب کتاب ساده کنم براتون...

از این حقوقی که من می گیرم:

ـ  170 هزار تومنش میره برای وام ازدواج

ـ  300 هزار تومنش میره برای یکی از این قرعه کشی های خونگی که هنوز به ناممون در نیومده

ـ  50 هزار تومنش میره برای یکی دیگه از این قرعه کشی های خونگی که به ناممون در اومده

ـ  100 هزار تومنش میره برای یکی دیگه از این قرعه کشی های خونگی که این هم به ناممون در اومده

ـ  26 هزار تومن میره برای پول شارژ ساختمون

ـ  20 هزار تومن هم یه جا پس انداز می کنیم برای آخرتمون...

تا اینجاش 666 هزار تومان

حالا شما به این 666 هزار تومن پول برق و تلفن و موبایل عیال رو هم اضافه کنید...

خدا وکیلی میشه با باقی مونده این پول زندگی گذروند؟؟؟ البت باید به این موارد هزینه کرایه روزانه، خرج خونه و هزار تا بدبرختی دیگه رو هم اضافه کنید...

 با این حال دست و دلم به ثبت نام دوباره یارانه نمی رود. نه اینکه نیاز نداشته باشم بلکه نمی خواهم عزتم را به حراج گذاشته و اظهار نیازم را به در خانه دولت ببرم...

  • امید شریفی

در اولین اقدام خود "در" را عوض کرد

دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۳۷ ق.ظ

در اولین اقدام خود "در" را عوض کرد

خاکستر "در"؛ حال حیدر را عوض کرد

رازی حسن در گوش زینب گفت و کم کم

این راز، رنگ موی خواهر را عوض کرد...

  • امید شریفی

معمولی شون هم تونست

دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۱۸ ق.ظ

نقی معمولی شون هم تونست چین و روسیه و آمریکا رو شکست بده و در صدر قرار بگیره، ولی هنوز برخی دولت مردان ما به این حقیقت نرسیده اند که ما به راحتی می توانیم از مدعیان قدرت عبور کنیم... چین هرچند 3gباشه، روسیه هر چقدر بد بدن باشه، آمریکا هم هر چی باشه ولی ما می تونیم باز از انها عبور کنیم....

  • امید شریفی

  • امید شریفی

اتحاد عروس و مادر شوهر

يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۱۰:۳۴ ق.ظ

از عیال هر چی تعریف کنم کم گفته ام؛ ولی یکی از مهمترین سجایای اخلاقی ایشون ارتباط خوب و صمیمی با خونواده بنده است تا جایی که به ایجاد حس حسادت در من منجر شده...

بعد از ظهر روز سیزدهم بود که هم رفتیم یه سری به والدین گرامی بزنیم هم هیئت رو بریم پیش دوستان قدیمی بنده...

مستقیم رفتیم هیئت و بعد از هیئت هم خونه ما...

طبق معمول هر سال ظهر شهادت رو جهت شرکت در دسته عزدارای مادر سادات روانه مسجد شدم و بعد از صرف یه ناهار فوق العاده برگشتم خونه

شب به همراه مادر و عیال روانه هیئت شدیم که از همون مسیر رفت صحبت ها سر زن پیدا کردن برای برادرم شروع شد...

عیال مدعی بود که باید تو روشنایی رفت و تو روشنایی اومد تا حداقل ¾ نفر رو بشه دید...

دفتیم و ماجرا موند تا اخر هیئت که عیال تماس گرفت و گفت به داداشم بگم بره بیرون دختره رو ببینه...

شکه شدم...

به همراه اخوی گرام و چندتا از بچه ها رفتیم بیرون منتظر موندیم

عیال اومد ولی حاج خانوم مونده بود برای تحقیقات نهایی

نهایتا مادرمون با کلی اطلاعات حاصل از تخلیه اطلاعاتی اطرافیان کیس مورد نظر تشریف آوردند.

ولی نقطه جالب اتحاد عروس و مادر شوهر جهت حالگیری از چند نفر و البته انتخاب عروس بعدی و نهایی خانواده بود که در جای خود جالب بود...

  • امید شریفی

همون جور که حضرت اقا فرمودند ما روزی سالمون رو از فاطمیه می گیریم؛ ولی یه نکته هست!!!!

اونم اینکه نمی دونم نوکر خوبی بودم یا نه...?!

نمی دوانم چیزی بهم دادن یا نه...?!

 هر چند اگه چیزی هم نداده باشند اعتراضی ندارم چون که تو کریم بودن این خونواده شکی نیست و این از کاهلی منه گدا بوده که چیزی دستم رو نگرفته...

فقط میخوام یه چیزی خطاب به مادر سادات بگم و اونم اینکه مادر جان بیا و در حقم مادری کن. دستم رو بگیر...

از خونواده کرم بعیده که منتظر باشن گدا چیزی ازشون بخواد.

نخواسته کاسه ام رو پر کنید...

شما صلاح ما رو بهتر از خودمون میدونید...

  • امید شریفی

مقتدر مظلوم

دوشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۲۷ ب.ظ

بنده خدایی هست (نسبتا معروف) که این بنده خدا در خصوص مقام معظم رهبری از لفظ مقتدر مظلوم استفاده می کنه. همیشه دوست داشتم چگونگی مظلومیت یک فرد مقتدر را درک کنم؛ تا اینکه در چند ماه اخیر اتفاقات عجیبی باعث شد به این آرزو برسم. تو این چند ماهه حوزه فرهنگ رو به عنوان یکی از دغدغه های مقام معظم رهبری مورد بررسی قرار دادم و اگر بخوام تو یه جمله نتیجه همه بررسی ها رو منعکس کنم اینه که جز ایشون هیچ کس دغدغه فرهنگی اسلام ناب محمدی را نداره... اگر ذره ای از توجه ایشون به مسائل فرهنگی در وجود برخی مسئولین ذی ربط حوزه فرهنگ وجود داشت هیچ گاه شاهد این وضع فرهنگی حاکم بر کشور نبودیم. همین بس است.

  • امید شریفی

اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی

دوشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۰۷ ب.ظ

حضرت آقا، امسال رو سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی نامگذاری کردند. از اونجایی که ما حوزه فعالیت مون فرهنگی است امسال باید شبانه روزی کار کنیم. بعد از پیام ایشون با عیال عهد کردم که امسال یه کمی بیشتر ما رو تحمل کنه. دیر اومدن رو. بد قولی رو. خستگی رو. ایشون هم خدا رو شکر همراه است...

 

  • امید شریفی