قالب رضا قالب رضا بایگانی شهریور ۱۳۹۶ :: دلنوشته های یک خبرنگار

دلنوشته های یک خبرنگار

Reputation of a reporter
دلنوشته های یک خبرنگار

قبل از آنکه کسی یا چیزی باشم گدا و گریه کن در خانه اهل بیتم و به این موضوع افتخار می کنم...
خبرنگارم (!) و در این وبلاگ بیش از آنکه به مسائل سیاسی، فرهنگی و یا اعتقادی بپردازم به روحیات و احوال درونی ام خواهم پرداخت...

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

...

سه شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۶، ۰۳:۲۵ ب.ظ
داداش مون هم رفت خونه خودش و وظیفه ای خطیر بر عهده ما قرار گرفته که نذاریم پدر مادرمون احساس تنهایی کنن.
نذاریم فکر کنن هرکدوم رفتیم سر خونه زندگی مون و محبت و زحماتشون رو فراموش کردیم.


پ.ن: هرجای دنیا باشم باید روزی یکبار صدای مادرم را بشنوم. حتی اگه شده با هم دعوا کنیم. روزی که نتونم صدای مادرم رو بشنوم انگار یک تکه بزرگ از زندگی م جایی جا مونده. برای سلامتی همه پدر مادرا دعا کنید.

  • امید شریفی

ابو زهیر

سه شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۴۵ ق.ظ
چند ماهی میشه که منتظر مسافری از بهشتیم.
دعا کنید پسرم سالم، صالح و ان شاء الله سربازی برای امام زمانش باشد.


پ.ن: وظیفه تربیت فرزند وظیفه خطیر و حساسی است که امیدوارم به مدد صاحب و مولامون حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف از پس اون بربیام و ان شاء الله فردی مفید برای جامعه شیعی تربیت کنم.
پ.ن 2: از همون ماه های اول که هنوز جنسیتش مشخص نبود قرار شد اگر دختر باشه خدیجه خانم و اگر پسر شد آقا زهیر نام بگیره. و حالا من باید چند ماه دیگه منتظر آقا زهیر باشم.

  • امید شریفی