قالب رضا قالب رضا دلنوشته های یک خبرنگار

دلنوشته های یک خبرنگار

Reputation of a reporter
دلنوشته های یک خبرنگار

قبل از آنکه کسی یا چیزی باشم گدا و گریه کن در خانه اهل بیتم و به این موضوع افتخار می کنم...
خبرنگارم (!) و در این وبلاگ بیش از آنکه به مسائل سیاسی، فرهنگی و یا اعتقادی بپردازم به روحیات و احوال درونی ام خواهم پرداخت...

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

...

شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۳۷ ب.ظ

داغونم، دلتنگم و تنها

هر چه اطرافم را میگردم محرمی برای اینکه حرف هایم را بشنود و از همه مهم تر بفهمد نمی بینم...


پ.ن: ی سری حرف ها مثل ی بغض فروخفته راه گلومو بسته و داره خفه م میکنه. ای کاش کسی بود که می شد باهاش حرف زد و اونم حرفاتو بفهمه. تا با کسی حرف میزنم متهم میشم به غرور. متهم میشم به اینکه دعوای شخصی مو قاطی کار کردم. متهم میشم به هر آنچه که ازش تنفر دارم...

پ.ن2: تا الان برای پول کار نکردم هیچ وقت هم نمیکنم. بلکه اعتقاداتم بوده و مسیری که توش قدم میزنم که با همه سختی ها و بدبختی هاش اشتیاقم رو برای کار بیشتر کرده. شاهدش هم شبایی است که تا نیمه های شب کار کردم و هیچ کس کارمو ندید. شاهدش برخوردها و تحقیرهایی که در مواجه با کارم صورت گرفت. اما تو این مسیر نمی تونم ببینم بعضی ها که این کارو ی شغل میبینند نه یه افتخار از سر غرور و جهل و نابلدی دارن نقش غضنفر رو بازی میکنن. دنبال عوض کردن سنگرمم.

پ.ن3: چقدر خوبه که دارم میرم زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام

  • امید شریفی

اربعین

شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۲۶ ب.ظ

همه مقدمات سفر اربعین در حال انجام است و فقط مانده اذن حضرت سیدالشهدا علیه السلام


پ.ن: میدونم لایق نیستم اما دلبسته به کرم اربابم...

  • امید شریفی

...

شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۵۹ ق.ظ

بیچاره اون که حرم رو ندیده

بیچاره تر اونکه دید کربلاتو



پ.ن: نشد که روز عاشورا کربلا باشیم... :(

  • امید شریفی

...

پنجشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۱ ب.ظ

اوایل شهریور بود که با همکارم که از دوستان نزدیکمم هست قرار گذاشتیم "روز عاشورا" بریم کربلا...

با خیلی از دوستان تماس گرفتیم و گفتن میاییم اما همه به نوعی کنسل کردند تا موندیم خودمون دو تا...

این دوستون هم که از اول محرم میگه میام؛ نمیام...

همین باعث شد امسال محرممم خیلی فرق کنه؛ شب و روزاش به فکر رفتن یا نرفتن به کربلا بگذره...

حالا امروز صبح (پنج شنبه هشتم محرم) گفت اگه بلیط گیر اومد بریم.

یکی دو ساعته داریم دنبال بلیط میگردیم و تو گیر و دار رفتن یا نرفتن...


پ.ن: هر چه میخواست دلم از تو برآورده شده / آرزوی به فدایت بشوم مانده هنوز...

  • امید شریفی

...

چهارشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۵:۲۳ ب.ظ


انقدر درگیر تلگرام شدیم؛ که کلا از اینجا غافلیم...

  • امید شریفی

فاجعه منا...

چهارشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۱۰ ب.ظ


پ.ن: غم دارم، غمی رو به جنون...

  • امید شریفی

...

يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۴۵ ق.ظ

خدا آدم بیشعور رو نصیب گرگ بیابون هم نکنه...



  • امید شریفی

آیلان

يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۱۸ ب.ظ

جسد بی جان آیلان چندین روز است که برایم تبدیل به یک کابوس شده، تحملش برایم خیلی سخت است...

چند باری پای این تصویر اشک ریخته ام اما هربار با دیدنش غمی جدید روی دلم می نشیند.



بعد نوشت:

تضویر آیلان این چند روزه از جلوی چشمام کنار نرفته. همواره دارم بهش فکر میکنم. خواب از چشمانم ربوده و هر لحظه داره دلمو میسوزونه. به پدرش فکر میکنم. به مادرش و حتی به اون مامور هلا احمری که بدن بی جانش رو بغل کرده بود. به غیرت نداشته سران عرب فکر میکنم و خیانت ترکیه. به نامردی برخی عناصر خود فروخته داخلی فکر میکنم و به اینکه اگه جوونای ما مردونه جلوی داعش نمی ایستادن الان باید روزی ده ها آیلان رو با دست های خودمون میگذاشتیم تو قبر... دلم گرفته و فقط فکر کردن به ظهور منجی است که تونسته آرامش بخش روح و جانم باشه. فقط با این امید زنده ام که شاید لیاقت جنگیدن در رکابش نصیبم بشه...

  • امید شریفی

محمد رسول الله (ص)

شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۰۳ ق.ظ

فیلم سینمایی محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فوق العاده بود.

بازهم روز اول اکرانی رفتیم به تماشای این فیلم...

به همه دوستان پیشنهاد میکنم دیدن این فیلم رو از دست ندهند...

  • امید شریفی

برای تبلیغ

شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۴۵ ق.ظ

  • امید شریفی