...
يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۴۲ ق.ظ
بعضی وقت ها پر از دردی. پر از فریاد. پر از دلتنگی. اما نمیتونی این درد و فریاد و دلتنگی رو کاری کنی. کار به جایی میرسه که فقط باید بشینی و ببینی چطور پیش می ره. واگذارش می کنی به خدا...
از خدا میخوای خودش به بهترین وجه تمومش کنه. چون عقل هیچ کی نمیرسه که باید چیکار کنه...
اصلا فکرش هم نمیکردی به اینجا برسی. نه میتونی از شر این مشکلات رهایی یابی و نه میتونی حتی درباره اش با کسی حرف بزنی...
ی بغضی تو گلویت هست ک تمومی نداره. حوصله هیچ کس رو نداری. گوشه گیر میشی. پرخاشگر میشی. دوست داری ی کنجی بشینی به گریه کردن. شاید خالی بشی اما فایده نداره. به محض اینکه گریه هات تموم شه اون بغض دوباره میاد سراغت...
پ.ن: دوستان لطفا دعا کنید...
- ۹۵/۰۳/۲۳