قالب رضا قالب رضا یا باد آن روزگاران... :: دلنوشته های یک خبرنگار

دلنوشته های یک خبرنگار

Reputation of a reporter
دلنوشته های یک خبرنگار

قبل از آنکه کسی یا چیزی باشم گدا و گریه کن در خانه اهل بیتم و به این موضوع افتخار می کنم...
خبرنگارم (!) و در این وبلاگ بیش از آنکه به مسائل سیاسی، فرهنگی و یا اعتقادی بپردازم به روحیات و احوال درونی ام خواهم پرداخت...

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

یا باد آن روزگاران...

پنجشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۲۹ ق.ظ

وقتی مجرد بودم هر کاری که می شده رو انجام دادم و در دوران تاهل هیچگاه حسرت این رو نخوردم که چرا فلان کار رو نکردم یا ... ، اما در گذر دوران تاهل دلم برای بعضی کارایی که در قبل از تاهل انجام میدادم تنگ شده...

مثل بعضی دیوونه بازی هایی که در می آوردیم...

مثل گعده های شبانه با رفقا و شعفی که توی این گعده ها وجود داشت (البته الان به دلیل دوری از رفقا کلا توفیق بودن در کنار دوستان ازمون گرفته شده)

مثل سفرهایی یهویی و بدون برنامه مون...

و ...


پ.ن: البته اینایی که گفتم رو شما سیاه نمایی از دوران تاهل فرض نکنید بلکه یاد ایامی بدانید که آدمی بعضی وقتا دلش برای اون ایام تنگ میشه...


  • امید شریفی

نظرات (۲)

  • نسیم مرادی
  • همیشه همینه
    مجردی و تاهل هر کدوم ی خوبی ها و محدودیت هایی دارن
    هیچ کدوم هم صد در صد خوب نیست.
    پاسخ:
    دقیقا

  • حمید اسماعیل زاده
  • امیدخان، فردا یه شمال بریم؟
    صبح ساعت 6 در خونتون هستم. آماده باشی ها!
    پاسخ:
    بریم...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی