قالب رضا قالب رضا حاج محسن :: دلنوشته های یک خبرنگار

دلنوشته های یک خبرنگار

Reputation of a reporter
دلنوشته های یک خبرنگار

قبل از آنکه کسی یا چیزی باشم گدا و گریه کن در خانه اهل بیتم و به این موضوع افتخار می کنم...
خبرنگارم (!) و در این وبلاگ بیش از آنکه به مسائل سیاسی، فرهنگی و یا اعتقادی بپردازم به روحیات و احوال درونی ام خواهم پرداخت...

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

حاج محسن

چهارشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۰۵ ب.ظ

سه شنبه شب ها یه هیئت میریم که بیشتر پیرغلام و گریه کنای قدیمی سیدالشهدا جمع میشن تو این هیئت...

جمعی خوب و دوست داشتنی دارن و ما غریبیم تو این جمع و هیچ کس رو نمی شناسیم...

یکی از مداحای این هیئت یه بنده خدایی هست به اسم محسن که من دوست دارم حاج محسن صداش کنم...

درسته که حدودا 50 سالش میشه ولی روحیه ای جوان و پویا داره...

نفس عجیبی داره و رسومی زیبا...

این بنده خدا و رزمنده مخلص همیشه اخر هیئت چند بیت میخونه و مجلس رو جمع میکنه اما یکی از رسومش اینه که هیچ وقت یاد دوستان شهیدش، اموات هیئت و اموات تازه درگذشته رو فراموش نمیکنه و حتی المقدور از اونا با ذکر اسم یاد میکنه...

نفسی گیرا داره و من از ته دل دوسش دارم با اینکه نمی شناسمش...

  • امید شریفی

نظرات (۳)

  • محمد دارینی
  • آدمای خوب زود تو دل بقیه جا می‎گیرند
    پاسخ:
    واقعا
    التماس دعا
    پاسخ:
    محتاجیم به دعا
  • ایمان صمدی نیا
  • سلام ،
    باور کن این هیئتیای قدیمی ، از جوونای امروزی مخلص ترند !!
    خیلی دوست دارم تو فضای جبهه و دفاع مقدس باشم :D
    فضای غربتی این روزامون رو گرفته که دیگه یه دوست امین و سالم هم پیدا نمی شه !!
    جوونای امروزی اکثرا آلوده ان ..
    بچه مذهبی و مخلص این روزا خیلی کم پیدا می شه !!
    پاسخ:
    درست می فرمائید...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی